قلم رسالتی است بر بشر

قلم رسالتی است بر بشر

قلم سرانجام ها را به رشته ی تحریر در می آورد.همانطور که تاریخ را به ما منتقل کرد.و آنگونه که خدای حنان سوگندش را در سوره ی نون والقلم یاد کرد.قلم و رسالتی که قلم بر عهده دارد ارزشمند است.واکنون قلم در دست بانویی است که می خواهد رسالتش را بسراید
قلم رسالتی است بر بشر

قلم رسالتی است بر بشر

قلم سرانجام ها را به رشته ی تحریر در می آورد.همانطور که تاریخ را به ما منتقل کرد.و آنگونه که خدای حنان سوگندش را در سوره ی نون والقلم یاد کرد.قلم و رسالتی که قلم بر عهده دارد ارزشمند است.واکنون قلم در دست بانویی است که می خواهد رسالتش را بسراید

فاطی من...

جرعه جرعه نوشیدی تو 

طعم درد و سختی را

خسته نباشی نازنینم

خستگی های خستگیت را

دستم به سوی خدایت

ارامشی اندرونت خواهم

واین سکوت مرگبارم را

از ته دل با تو من دارم

جرعه جرعه نوشیدی تو

طعم درد وسختی را

خسته نباشی نازنینم

دیدم انبوه خستگیت را

نظرات 6 + ارسال نظر
زهرا چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 02:29 ق.ظ http://lodger.blogfa.com

دگر تـــــــنها نیستم!!!
مدتی است با تـــــو
در خودم…
زندگی میکنم…

رضا چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:05 ق.ظ http://na-bakhshoode2.blogfa.com

ایستگاه خدا
قطاری که به مقصد خدا می رفت ، لختی در ایستگاه دنیا توقف کرد و پیامبر رو به جهانیان کرد و گفت:
مقصد ما خداست . کیست که با ما سفر کند؟
کیست که رنج و عشق توامان بخواهد ؟
کیست که باور کند دنیا ایستگاهی است تنها برای گذشتن ؟


قرن ها گذشت اما از بیشمار آدمیان جز اندکی بر آن قطار سوار نشدنداز جهان تا خدا هزار ایستگاه بود.

در هر ایستگاه که قطار می ایستاد ، کسی کم می شد قطار می گذشت و سبک می شد ، زیرا سبکی قانون راه خداست .

قطاری که به مقصد خدا می رفت، به ایستگاه بهشت رسید . پیامبر گفت اینجا بهشت است . مسافران بهشتی پیاده شوند،اما اینجا ایستگاه آخر نیست .

مسافرانی که پیاده شدند ، بهشتی شدند .اما اندکی ،باز هم ماندند ،قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند.

آنگاه خدا رو به مسافرانش کرد و گفت :
درود بر شما ،راز من همین بود .آن که مرا میخواهد ، در ایستگاه بهشت پیاده نخواهد شد .

و آن هنگام که قطار به ایستگاه آخر رسیددیگر نه قطاری بود و نه مسافری .

نیلو.. پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 05:07 ب.ظ http://niloofar-yeganeh.blogfa.com

خدای نازنینم
عشق همیشگیم
بدون نوازش های تو
میان دست های زندگی
مچاله میشویم...
نوازشت از ما نگیر

زهرا پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 06:05 ب.ظ http://lodger.blogfa.com

نباید شیشه را با سنـــــــــگ بازی داد !
نباید مست را در حال ِ مستــــــی . . .
دست ِ قاضـــــــــی داد !
نباید بی تفاوت !
چتر ماتـــــــــــــــــم را . . .
به دست ِ خیــــــــــــــــس باران داد !
کبوترها که جز پرواز ، آزادی نمی خواهند !
نباید در حصار میـــــــــــــله ها
با دانه ی گنــــــدم . . . به او تعلیم مانـــــــــــدن داد

-:¦:- دریا -:¦:- شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 04:38 ب.ظ http://mohammadi-r.persianblog.ir

به چــــه تشبیه کنم نــام تو را

به بــــهار

یا به آبی ه زلال دریــــا !

ســـــاده تر می گویم

تــو تمامیـــت احساس منی

لاله جمعه 6 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 10:30 ق.ظ

سلام عالی بود لذت بردم

ممنونم
لطف دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد