دلم میخواد اینقد بگم. که حال وهوای دیروز خودشو داد بزنه...
اما واژه هام نمیان..احساسم قفل کرده.بس که دیروز قشنگ بود ...
اما جای خالی خیلی ها.که نمیتونستن اون بارون رو ببینن...
چشمای منو بارونی کرد .وقتی اونجوری به اون سرعت بارون خودشو به زمین میکوبید...
گفتم ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...
نکنه داری برای اونا میباری.اونایی که نیستن ونمیبنن این عظمت رو..وکاش بودند ومیدیدن...
دیروز اون رحمت الهی خود خدارو بهم نشون داد.اما افسوس اونی که خواستم باشه نبود...
اما شک ندارم اسمونم داشت برای اسمونی من میبارید...
خدای خودم...دیروز من تو رو از زمین تا اسمون دیدم..و تو چه زیبا بودی ..و تو یه رویا بودی...
از :من ودفترم
همیشه زیر بارون کسی رو که می خوای نیست پیشت...
اگه بود که دنیا خیلی قشنگ تره اینا می شد
سلام
حس خوبی دارم به این قالب
قبلا واسه خودم بود
تبریک می گم تولد شما و دفترتون رو
سلام دوست عزیزم...
خوشحالم کردی که احساسمو درک کردی...
واقعا ممنونم...
مرسی از تبریکت...
مرسی از احساست...
سلام
اره راس میگی بارون که می باره جای خالی عزیزترین ها بیشتر حس می شود !
انگار هوای بارانی فضای نبودن و جای خالی عزیزترها را حجیم تر می کند
و شاید به زودی علم فیزیک این را نیز اثبات کند . . .
سلام ناطق جان...
مرسی از احساست...
سلام منو به رویدریهای خونگرمتون برسون ...
سلام ممنون که هر روز به من سر میزنی
بسیار زیباستتتتتتتتتتتتت
خیلی خوشحال شدم ارزویم...
واقعا برام جالبه.وعالیه که خوشت اومد.یه قوت قلب پیدا کردم.ممنونم بازم سر بزن.منم بهت میزنم میشه ادرست روبفرستی لینکت کنم
سلام ممنون بهم سر زدی اجی
عالیییه خوبههههههههههههههههههه
کاش میفهمیدی قهر میکنم تا دستم را محکتر بگیری و بلندتر بگی بمان..