قلم رسالتی است بر بشر

قلم سرانجام ها را به رشته ی تحریر در می آورد.همانطور که تاریخ را به ما منتقل کرد.و آنگونه که خدای حنان سوگندش را در سوره ی نون والقلم یاد کرد.قلم و رسالتی که قلم بر عهده دارد ارزشمند است.واکنون قلم در دست بانویی است که می خواهد رسالتش را بسراید

قلم رسالتی است بر بشر

قلم سرانجام ها را به رشته ی تحریر در می آورد.همانطور که تاریخ را به ما منتقل کرد.و آنگونه که خدای حنان سوگندش را در سوره ی نون والقلم یاد کرد.قلم و رسالتی که قلم بر عهده دارد ارزشمند است.واکنون قلم در دست بانویی است که می خواهد رسالتش را بسراید

هوالقادر...

 

 

هوالقادر

《خدای من القادر است است.تواناست و توانایی بخش.

او هر آنچه بخواهد به اندازه ی اقتضای حکمتش انجام می دهد

هیچ احدی بغیر از خدا با واژه ی قدرت مطلق وصف نمی شود》


الهی...

ای سزای حمد و ستایش

ای که باتو هیچ نیست جز شادی

و بی یاد تو نیست هیچ جز غم

ای قادر و عادل و حکم

تو نهایت حد و کمالی و بس

قضا و قدر تو همه بر حکمتت دلالت میکند...

الهی .می دانم بهترین ها را آن دارد که یاری چون تو دارد

و آنکس که تو را دارد .هیچ ناله و غم ندارد

به یک آن . کن فیکون میکنی و همه چیز به اندازه ی اقتضای حکمتت می آفرینی

الهی...

آنهمه قدرت تو را در وجودم حس میکنم.و حضورت ملموس

لیک خود از دیده ام پنهانی.ولی تو مرا عیان

ای کمال مطلق و ای دولت جان

نام تو را ورد زبان است و مهر تو در دل و جان...

الهی هیچ مطیع و هیچ مخالفی از زیر قدرتت خارج نیست.

تو خود صاحب قدرتی و اولی تر از شادی تو هیچ نیست.

من سفر نکرده ی منزلم .

 ندانم و نتوانم...

به یاری چون تو نیازمندم

و تو آنی که نیازی به یاری و معونت نیست...

تو خود حد کمالی و قضا و قدر تو عدل است و بس...

اول تو بودی و ما را هیچ حضور نیست

اراده کردی تا دو گیتی شد پدیدار

خود آفریدی و خودت آفریدگار

ای که حاضر بر دل ذاکرانی

تو آنی که در اسماء خودت پدیدار

صاحب قدرتی و مالک و فرمانروایی

که عجز و ناتوانی از تو منتفی است

الهی...

بر وصال تو هزار طریق باشد

جویمت.آنگه که در تو غریق باشم


بانوی قلم

نظرات 1 + ارسال نظر
دوست دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:24 ب.ظ

خوب بود
جزاکم الله الخیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد