تو خود دریای احساسی
تو خود از شوق سرشاری
دلت موج محبت شد
وجودت پر ز رافت شد
نگاه تو نگاهی اسمانی
همانگونه که خود نیستی زمینی
وجود تو برای من یه رویاست
محبت هات به اندازه ی دریاست
تو را من می پرستم با وجودم
که زیرا تو وجودی از وجودم
ولی افسوس که نیستی از برایم
دل من پر زرویای تو گشته
دل تو خالی از یادم نشسته
تو خوب بی نهایتها
تو پاک با صداقتها
نمی دانی برای من چی هستی
چگونه امدی در من نشستی