♧ بهاری دیگر♧
حلول سال 94 و بهار پر طراوت این گیتی،که نشانه ی قدرت لایزال الهی و تجدید حیات خاطراتی دیگر ، بر سر دفتر هستی ست،را تهنیت
می گویم...
بهار ثانیه،ثانیه نزدیک می شود
و امسال می رود...
هیچ بهاری نمی آید مگر که سالی وداع گوید...
آسمان راببین...
با همه ی کهنسالی اش از ما جوانتر مانده...
ماه و خورشید روشنی شان را به آسمان سال نو تقدیم می کنند.
و برگی دیگر از دفتر روزگار
ورق می خورد...
واینچنین آغاز فصل دیگری از تقدیرم
ولی انگار هنوز سالها راه است از من تا خودم...
و وقتم چقدر کم است.تا وقت دارم باید که خوب باشم و مهربان...
پس بیایید زیر سقف سال جدید
با خود سابق مان عهد و پیمانی ببندیم...
وتنها کافیست فقط خودمان باشیم...
"نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش بحال روزگار، خوش بحال چشمه ها و دشت ها، خوش بحال دانه ها و سبزه ها، خوش بحال
غنچه های نیمه باز"
☆سال نو مبارک☆
☆بانوی قلم☆
هیچ بهاری نمی آید مگر که سالی وداع گوید...
خیلی جمله ی زیبایی بود همچنین آدم را به فکر می برد
بسیار زیبا بود بانو جان.خیلی قشنگ نوشتی
واقعا بانوی قلم برازنده تونه
آنچنان با قلم خودتون دل و روح رو سیقل میدین ک
حقا ک بانوی قلم هستین