قلم رسالتی است بر بشر

قلم رسالتی است بر بشر

قلم سرانجام ها را به رشته ی تحریر در می آورد.همانطور که تاریخ را به ما منتقل کرد.و آنگونه که خدای حنان سوگندش را در سوره ی نون والقلم یاد کرد.قلم و رسالتی که قلم بر عهده دارد ارزشمند است.واکنون قلم در دست بانویی است که می خواهد رسالتش را بسراید
قلم رسالتی است بر بشر

قلم رسالتی است بر بشر

قلم سرانجام ها را به رشته ی تحریر در می آورد.همانطور که تاریخ را به ما منتقل کرد.و آنگونه که خدای حنان سوگندش را در سوره ی نون والقلم یاد کرد.قلم و رسالتی که قلم بر عهده دارد ارزشمند است.واکنون قلم در دست بانویی است که می خواهد رسالتش را بسراید

اسماءالحسنی العلی...

مناجات هوالعلی...

《العلی یکی از نام های زیبای الله متعال .یعنی وجودی که مراتب بزرگی او ذوق تصور است》


کریما پادشاها.ای بخشنده ی دستگیر.ای که خطاها را میبخشی و ای پوزش پذیر

من چه خوب می دانم آنگه که از درت سر بگیرم.به هر دری هم بزنم عزت نگیرم...

یاالله...

بلند مرتبگی و منزلت و ارتفاع نا محدود دانش تو از شرف و از ذات ازلی و ابدی توست...

ذات تو قابل درک نیست و صفات تو غیر قابل وصف...

وا حیرتا...تو کیستی که پادشاهان و گردنکشان پیش درگاه تو سر فرو برند بر زمین 

سجده و کرنش کنند.بر تو ای خدای والتین...

عقل ها همه حیران تو هستند و عظمت تو یارای درک نیست.

تو آنقدر حلیم و بردباری که خشم نمیگیری.

اگر با پدر هر که در بیفتد و سر جدال بگیرد کسی...

پدر هم خشمگین می شود بسی...

وگر زمادر بگویی یک کلام تند.

به آن مهر زبانزدش او هم بگیرد خوی تند.

اگر بر رفیقان نباشی به هر دم در اختیار.

رفیق هم بیگانه می شود در روزگار.

ولی ای خداوند سبحان...

تو نمی بندی درهای رحمتت را.هر چه باشد.گر که ببینی عصیان.

بسی گنه میبینی و به حلمت می پوشانی این اسرارها...

در پس پرده تو چه عمل ها میبینی و پرده بر نمی داری از رازها

کریما...

تو آنقدر اعلی و بزرگی که بر کارهای انجام نگرفته علمت بصیر است و بر رازهای هنوز ناگفته لطفت خبیر...

خداوندا...

تسبیح گویانه در جستجوی توام یارا و تعظیم کنان در قبال ذات مطلق تو سر به سجده می گذارم...

اما هیچ کدام تاثیری بر تو  وعظمت تو ندارد یارب.

تو خود از ذات ازلی بزرگ بوده ایی و هستی...

از اکنون غبطه دارم بر اویی که برای تو عزیز باشد...

از مشرق به مغرب تو ای والا چه آگاهی.که باز میکنی زگیتی هر بسته راهی...

به امرت به یک آن وجود می دهی هر عدم.

به مهرت محیا میکنی رزق و روزی زهر دم

جهان سر به سجده نهد بر الوهیتت ای خدا..

بشر چه فرو مانده ازنطق ربوبیتت ای خدا..

خداوندگارا.هیچ کس نیافته ماورای جلالت

به هر دری که میزنم.ندیدم منتهای جمالت

یکی دیده هایش زسوی تو شده خیس

آن یکی راه نمی یابد از تو به خویش

یکی تامل می کند در نام تو

یکی زینت می دهد آیینه ی دل به قرآن تو

و اینگونه به تدریج کمی از صفات تو حاصل کنند...

لیک یارای شناخت حقیقت و حقانیت تو نیست کسی

تو را هیچ کس نمی داند و تورا فقط خود

دانی بسی...

ای خداوند کارساز و ای حکیم و دانای راز

من به ذات تو عاجز از خدمت توام

وبه عقل خود ناقص از شناخت تو...

حتی خود را ندانم تو دانی مرا و بس...


بانوی قلم

لطیفه فاضلی

93/10/21

نظرات 6 + ارسال نظر
فریبا دوشنبه 22 دی‌ماه سال 1393 ساعت 09:01 ق.ظ

عالیه

سپاسگزارم فریبا جون

باشماق پنج‌شنبه 25 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:27 ق.ظ

مناجات زیبایی بود
التماس دعا

سپاسگزارم برادر باشماق

من پنج‌شنبه 25 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:05 ب.ظ

بسیارعالی وتاثیرگذار.با ارزوی موفقیت شما. بانو.....

یک دنیا سپاس و تشکر دارم از حضور گرمتون

سارا یکشنبه 28 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:58 ق.ظ

سلام بانو جان چند پیام برات فرستادم انگار باز نکردین امیدوارم این یکی باز کنین.
من با خوندن پیام شما احساس نزدیک شدن به خدارودلرن امییدوارم همیشه ادامه بدین

سلام سارا جون
ممنونم ازت
سارای گل
پیامی از شما به من نرسیده گل من
خوشحال شدم از حضور قشنگت عزیزم

رویدری دوشنبه 29 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:17 ق.ظ

چقد نوشته هاتون قشنگه
وای خدای من
قلمتون چقد روان و فصیحه
احسنت به این قلمت

ممنونم از حسن نظرتون

سارا سه‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:12 ق.ظ

خوشحال شدم از جوابتون.ممنون
موفق باشین عزیزم

قربونت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد